بدون عنوان
دیروز عصر من و خاله مهین ونرگس جون رفتیم بازار اما شما پیش خاله زینب موندی خونه البته ببخشید که شمارو نبردم چون هوا گرمه و من به تنهایی نمیتونم شما رو بازار ببرم چون بیشتر ازمن خودت اذیت میشی و بازار جای بچه بردن نیست ..اول رفتیم بازار بزرگ و برای نرگسی یه تبلت خریدیم بعدشم برای خودم یه شلوار و برای دخترم که بچه خوبی بود یه دست لباس راحتی ، شورت آموزشی و صابون گلیسیرینه یه سری لوازم دیگه خریدیم ،با اینکه لباسا رو زیاد گرون نخریدم اما شما اونقده دوستشون داشتی و براشون ذوق کردی که نگو الهی من قربون این ذوق کردنات بشمدوست دارم عزیزم انشالله به سلامتی بپوشی همه ی دلوخشی مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی