رضوانرضوان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

عسلی

عکس های نوزادی رضوان

1393/2/29 13:34
نویسنده : مامانی
323 بازدید
اشتراک گذاری

الهی فداش شم اینقدر کوچولو بود که هیچ بالشی براش مناسب نبود ما هم به تقلید بیمارستان پوشک زیر سرش گذاشتیماین عکس هفت روزگی رضوان است که تازه حمام کرده به همین خاطر علاوه بر کلاه روسری هم پوشیدی که خیلی نامرتب شده عکس 10 روزگی که خیلی قشنگ داری نگاه میکنیاین دست های عروسکی عسلم در 14 روزگیاینجا نمیگذاشتی مامان جون دستهات را قنداق کنه

یادش بخیر روزی که از بیمارستان آمدیم خونه آقاجون همه اونجا بودند بابایی و خاله مهین (خاله من و بابایی) با نرگس دخترش که اومده بودند بیمارستان برای ترخیص ما ،(یه توضیح بدم که من و بابایی نسبت دختر خاله پسر خاله باهم داریم) عصر بود که رسیدیم خونه آقاجون وگوسفندی که بابایی برای  عقیقه گرفته بود قربانی شد همه اونجا بودند خانواده دایی جواد ، خانواده دایی عادل (دایی من و بابایی) ، دایی علی و خاله طاهره ، خاله هدی و شوهرش و آقاجون و مامان جون (بابا و مامان بابایی) که بعد رسیدند و شام همه دور هم بودند و خلاصه یه جشن خانوادگی بود و بابایی که شب قبلش که من و برد بیمارستان بعد از بدنیا آمدن شما خونه نرفت و تا صبح در بیمارستان بود بعد از آمدن از بیمارستان از خستگی تا قبل از شام خوابش برد محبت

اینم عکسی که کوثر (دختر دایی من و بابایی) وقتی که از بیمارستان رسیدیم خونه آقاجون از رضوان گرفت

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسلی می باشد